تــولـــــــــد
دوباره روز و ماه و سال چرخید و قرعه دوباره به اسم من در آمد و متولد شدم
اکسیر جوانی میخواهم
خیلی دوست دارم بین سنم و روحم فاصله باشه یعنی خیلی آرزو داشتم ذهنم متولد 1366 بود و جسمم همین دهه هشتاد به دنیا می اومد و مردم هم همون تصور دهه شصت رو داشتند ، داشتن روح بزرگ و پهلوان منشانه منظورم نیست بیشتر دوست دارم روحم از نظر سنی بیشتر بود و به نوعی دوران دیده بود و اصلا دوست ندارم جسمم پیرتر از روحم باشه چیزی که شاید تو افسانه ها هم خیلی ها مشتاقش بودند و سالها دنبال اکسیر جوانی بودندکه افرادی رستم و اسفندیار و سایر اسطوره مردان را به پای قلم کشاند و در واقعیت هم اگر دنبالش باشیم همین چند وقت اخیر جیوه قرمز را که به عنوان اکسیر جوانی میشناسند شاه سعودی جند میلی گرمش را به قیمت چند میلیارد تومان گرفت و استفاده کرد تا جوان بماند ولی افسوس که جسم جوان ماند و روح پیر و خسته است هنوز! اکسیر جوانی که من دنبالش هستم نه اکسیر رستم و اسفندیار است که روح و عقل را منحرف کند و نه اکسیر شاه سعودی است که روح را خسته کند من دنبال شرابی هستم که روح را بزرگ کند و جسم را جوان.
دوباره روز و ماه و سال چرخید و قرعه دوباره به اسم من در آمد و متولد شدم
محمود عراقی هدیه تولد میخواهد
سال گذشته روز عید فطر با مجتبی امیری در این پست گفتگو کردم و اتفاقهای جالبی افتاد و خیلی دوست داشتم امسال عید فطر را هم با یکی دیگر از اهالی رادیو گفتگو داشته باشم مخصوصا شدت علاقه ام به این خاطر بیشتر شده بود که عید و تولد با هم یکی شده بودند برای همین بدون هیچ برنامه ریزی دنبال چنین اتفاق غیر قابل پیش بینی بودم ولی تا بعد از ظهر اصلا خبری نشد و تقریبا ویژه برنامه ها یک رنگ و رویی داشتند که اصلا امیدی به چین اتفاقی نداشتم
گفتگو با یک رادیویی (هدی فلاح) در روز تولد
بعد از ظهر همین روز که ویژه برنامه افطار روزهای ماه مبارک رو داشتند قسمت آخر را پخش میکردند خانم صداقتی مجری توانمند این برنامه سوالی مطرح کردند و گفتند که با این کلمات جمله بسیازید: امسال عید فطر.... بعد من هم تماس گرفتم و میخواستم بگم که امسال عید فطر تولدمه که یکی از اون طرف خط جوابم رو نشنیده گفت خودتون رو معرفی کنید من خودم رو معرفی کردم و بعد دوباره جواب رو گفتم که ایشون دوباره گفتند خودتون رو معرفی کنید ، اینبار من با حالت پر از تعجب و سوال داشتم خودم رو معرفی میکردم ، معرفی که تمام شد اون کسی که از پشت تلفن جوابگو بود با حاتلی پر از انرژی و نشاط جواب دادند و گفتند که ایشون رو شناختم یا نه، و بعد خودشون رو معرفی کردند و من خیلی خوشحال شدم از این که داشتم با ایشون گفتگو میکردم، متاسفانه من چون اصلا آماده نبودم گفتگوی زنده داشته باشم و شرایط صحبت کردن با تلفن همراه را هم نداشتم زیاد نتونستم راحت صحبت کنم و فکر کنم کیفیت صدا هم زیاد مناسب نشد اما چیزی که برام انرژی مضاعف را در ساعات پایانی روز منتقل کرد گفتگو با خانم هدی فلاح بود کسی که به نظرم تنها خود رادیویی ها میشناسند و من و یک نفر دیگر که همین اواخر وبلاگشان فیلتر شد. اصلا وقتی صحبت از رادیویی اصیل میشود خیلی هایی که تازه ار زادیو برنامه شنیده اند زود وبلاگ دکتر شهرام گیل ابادی و چند نفر دیگر را لینک میکنند و شروع میکنند به نقد برنامه ها در حالی که من رادیوی اصیل به کسی میگم که بعضی ها و بعضی برنامه ها رو خوب بشناسند، من خودم وقتی اسم خانم فلاح را میشنوم یاد وان ایرانی سلام و یک صبح یک سلام و بنفشه رافعی و فاطمه صداقتی و وبلاگ برنامه می افتم و روزهای شیرین شنیدن رادیو از صبح تا شب.
به هر حال این گفتگو هم در روزی بسیار خاص اتفاق افتاد و ارزوی کسی که در روز تولدش آرزو داشت بر آورده شد آن هم چه بر آورده شدنی! شاید اگر با مهندس اهمد پور گفتگو میکرد اینقدر خوشحال نمیشد.
فقط کسی دنبال کیک نباشد که زیاد از کیک و شیرینی خوشم نمیاد.
اما روز 29 مرداد هر سال به نظرم تقریبا روزی خنثی است و زیاد اتفاق جالبی در تاریخ هم نیافتاده است که کمی هیجان زده شویم برای همین به نظرم تنها اتفاق خاصی که دفتر تاریخ را چند خط نوشته هدیه کرده است تولد خودم است اما امسال قضیه کمی پیچیده تر شد و تولد ما با یکی از عیدهای مسلمانها برابر شد و این تولد خاص است چون حسابی از یک ماه پیش چربی نداشته را هم سوزاندیم.
به هر حال روز 29 در سال 1332 روزی است که دوره حکومت شاه بعد از کدتای 28 مرداد 1332 شروع میشه
و در 29 مرداد 1338 پیمانی موسم به پیمان سنتو جایگزین پیمان بغداد میشه و در سال 1367 امریکا اعلام میکند که هواپیمای مسافربری ایران را به اشتباه مورد هدف قرار داده است و بعد از آن در سال 1367 دبیر کل سازمان ملل آغاز اتش بی مسان ایران و عراق را اعلام میکنه و در نهایت در 29 مرداد 1375 شبکه استانی سیمای اصفهان افتتاه میشه
از شهدای دفاع مقدس هم هشید غلامرضا ابراهیمی و شهید حسن شوکت پور در این روز به مقام قرب الی الله دست پیدا میکنند و در تقویم میلادی هم کار خارق العاده ای اتفاق نمیافتد چند نفر میمیرند و چند نفز زنده میشوند و فقط یکی از اینها جریان برق را کشف میکند در این روز که به نظرم اتفاق خوبی است.
این که در این روز چه شده یا نشده زیاد برام مهم نیست فقط اینجا ذکر کردم تا حداقل خودم اطلاعات عمومی ام بالا برود فقط چیزی که همیشه بهش اعتقاد داشتم این بود که در روز 29 مرداد زیاد اتفقا خاصی نیفتاده و همین اتفاق خاص خودم بودم که هستم.
تبریک به نوبت
اول از همه سیستم پیام رسان وبلاگم(شبکه اجتماعی) تبریک تولد را به دوستانم اطلاع داد بعد بانک انصار و بعد بانک سینا و بعد باشگاه مشتریان ملت و بعد موسسه مهر و بعد نوبت به دوستان دیگر رسید!! اینم روزگاری هست که داریم ما!
پ ن : نشانی وبلاگ خانم فلاح چندین سال است که در لیست دوستان این وبلاگ حق آب و گل پیدا کرده است.
دسته بندی: محمود عراقی ، تولد ، رادیو جوان
مطالب مرتبط: تولد عیدانه ، تولد ، تولدم مبارک ، تولدمان مبارک ، تولد ، نشانی منزل محمود عراقی در رادیو جوان
جدول پخش رادیو جوان در مهر1392
نمایش دریاقلی سورانی در رادیو جوان
سهم شنوندگان در برنامه سازی رادیویی
انتخاب موضوع در یک برنامه رادیویی
امام زمان مربی فوتبال میشود!
رادیو جوان شادتر میشود
رادیو خانواده
چالشهای رسانهای یا نگاه آینده نگارانه به رسانه ها
طرح ایمان
گوینده آقا یا خانم!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 61
کل بازدید :1280103
اینجا محمودعراقی مینویسد و نقد میکند وگاهی نقل میکند وبه قول یک گوینده خوب گاهی غر هم میزند،میگویداگر این فعالیت در راستای ترویج فرهنگ عاشورا و انتظارفرج و مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام و نظام و به عنوان سرباز سایبری آقا باشد همه اش عبادت است ،عاشق رادیو است،میگوید از دوران کودکی رادیو گوش میداد و کودکی اش روی موج AM گذشت و نمیدانست موج FM هم وجود دارد چون رادیو جیبی اش فقط موج AM را داشت. از سال 84 به صورت اتفاقی موج FM را پیدا کرد و بر اساس کیفیت خوب صدا و کیفیت خوب برنامه ها کلی شگفت زده شد و رادیو جوان را پیدا کرد.از آن زمان به بعد تمام وقت شنونده شبکه رادیویی جوان شد و در یکم اسفندماه سال 1390 به عنوان شنونده منتخب رادیو جوان معرفی شد و در 28 خردادسال 1391 افتخار داشت سایت رادیو جوان را افتتاح کند، میگوید رادیو تنها رسانه ای است که به مخاطب احترام میگذارد ،گاهی وقت ها به آینده ی رادیو خوش بین نمی شود و میگوید ممکن است رادیو در دنیای دیجیتال آینده گم شود، علیرغم تصور خیلی ها اصلا علاقه ای به کار در رادیو ندارد چون معتقد است شنونده حرفه ای رادیو بودن و کارمندرادیو جدا از یکدیگر هستند،اما اگر روزی چرخه روزگار چرخید و افتاد وسط رادیو دوست دارد سردبیر باشدمیگوید هدف(به کسر ف) رادیو قرآن و معارف است ، معتقد است رادیو جوان هر روز در حال شکوفایی و پیشرفت است، از رادیو جوان فعلا برنامه های چهل تیکه/با من حرف بزن/دوشنبه ها با شما/فکری از جنس بلور/ پلاسما / کافه رادیو/ واژه ها / آهای دلای با وضو/ بعضی از اینجا شب نیست ها / صدای شکفتن / صبح دانش / کسی صدام میزنه / معمولی نیست / من و جوان / یک سبد ترانه / سبقت آزاد / شنیده میشوید / پاتوق شبانه / بند کفشتو محکم کن/ الفبای جوانی/ آتش پنهان / در کوچه آفتاب / آبی تر ازسپید را دوست دارد و از میان گویندگان آقا، طوفان مهردادیان و از خانمها مریم واعظ پور/ مهرگان سوادکوهی / زهره هاشمی / لاله اکبری / خانم جعفرپور و خانم توکل را اختصاصا دوست دارد و از سردبیرها حامد مرادیان و شهاب نادری و مجتبی امیری و نرگس فتحی و وحید یامین پور را دوست دارد
شهرداری آچاچی [1]
چی بپزم؟
روشنگری [2]
سهبا [4]
رصد خبری [8]
اخبار و تحلیل [1]
شرکت ثمین گستر کارمانیا [4]
شبکه بهداشت و درمان میانه [4]
دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان شرقی [3]
مدیریت منابع انسانی [4]
آرشیو اخبار استانداری [19]
ثبت نام آتشنشانی [6]
رادیو دیروز [6]
کتابخانه دیجیتال [26]
[آرشیو(56)]
زمستان 91
پاییز 91
تابستان 91
بهار 91
زمستان 90
پاییز 90
تابستان 90
بهار 90
زمستان 89
پاییز 89
تابستان 89
بهار 89
زمستان 88
پاییز 88
تابستان 88
بهار 88
زمستان 87
پاییز 87
تابستان 87
بهار 87
زمستان 86